اینکه در برابر اخبار منفی رسانه ها، واکنش نشان دهیم، طبیعی است اما گاهی شدت بیتابی و واکنشهای افراطی ما، زندگی روزمره خودمان و اطرافیان را مختل میکند.
برای جلوگیری از این اختلال شاید بد نباشه به کارکرد رسانههای جدید نگاه کنیم.
فانکاورز و شاو (۱۹۹۵) دو محققی که بر چگونگی اثر رسانههای الکترونیک بر ذهن ما کار کردهاند. آنها استدلال کردهاند که فیلم، تلویزیون و کامپیوتر با دستکاری و تنظیم مجدد و فرایندهای تجربه ارتباطی، بر درک و فهم مخاطب از واقعیت اثر می گذارند.
«بعضی از این فنون (تنظیم مجدد محتوا) عبارتند از تغییر سرعت حرکت (تند و آهسته) نمایش مجدد عمل (نمایش دوباره لحظهای)، پرش آنی از یک صحنه به صحنه دیگر و… گلچین کردن بخش هایی از رویدادها، کنار هم گذاشتن رویدادهایی که به کلی از جهت زمانی یا مکانی مجزا هستند و ترکیب و جابهجایی انگارههای بصری (از طریق فنون گرافیک کامپیوتری و دستکاری و پردازش مواجهه متعدد.) …»
مواجهه زیاد با این نوع تجربه مصنوعی میتواند اثرهایی بر مخاطب داشته باشد. فانکاورز و شاو از میان اثرهای احتمالی پنج اثر را فهرست میکنند:
۱. درک نادرست بعضی رویدادهای فیزیکی و اجتماعی
۲. انتظار حل مشکلات به طور سریع، موثر و مرتب
۳. گرایش زیاد به کمال و عملکرد سطح بالا
۴. تماس محدود با محیط سکونت شخص و دید ظاهری و سطحی از آن
۵. تحمل اندک در برابر بیحوصلگی یا عدم فعالیت
آنچه در ماههای گذشته در فضای شبکههای اجتماعی فارسی شاهد هستیم به نظر من اثراتی مشابه و به مراتب تشدید شده از مطالعه سال ۱۹۹۵ فانکاورز و شاو را نشان میدهد.
حفظ آرامش روانی در چنین فضایی آسان نیست ولی تلاشی است که پرثمر خواهد بود.