بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) چیست؟

با فراگیر شدن زندگی آنلاین، بازاریابی دیجیتال به مهمترین بخش بازاریابی برای کسبوکارها تبدیل شده است. این در حالی است که با گسترده شدن این مفهوم، مرزهای آن از شفافیت خارج شده است.
بازاریابی از اصلیترین بخشهای هر کسبوکار در هر صنعتی است که با فراگیر شدن زندگی آنلاین بخش تاثیرگذاری از آن با روشهای بازاریابی دیجیتال انجام میشود.
در ایران توسعه اینترنت پرسرعت و خصوصا اینترنت همراه موجب شد زمانی که کاربران ایرانی در فضای وب سپری میکنند، افزایش یابد. این موضوع صاحبان کسبوکارهای مختلف را به استفاده از بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ سوق داده است.
یکی از جذابیتهای بازاریابی دیجیتال استفاده از امکاناتی است که در مراحل اولیه شروع کار یک کسبوکار با کمترین هزینه قابل انجام است. تقسیم امکانات دیجیتال مارکتینگ به دو بخش رایگان و مشمول هزینه (paid & Unpaid) برای کسبوکارهای کوچکی که بودجه چندانی برای هزینه در بخش بازاریابی ندارند، فرصتهای زیادی برای فعالیت و ارتباط با مخاطب ایجاد میکند.
چرا مفاهیم مرتبط با دیجیتال مارکتینگ متعدد و آشفته بهنظر میرسند؟
اگر به تازگی به حوزه بازاریابی دیجیتال وارد شده باشید، از تعدد مفاهیم، اسامی و روشها متعجب خواهید شد. اگر در گوگل درباره بازاریابی دیجیتال جستجو کنید به مفاهیمی مانند بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)، بازاریابی محتوایی (Content Marketing)، بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)، بازاریابی ایمیلی (Email Marketing) بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing) و بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing) برخورد خواهید کرد.
شاید سرگیجه بگیرید که این همه مفهوم مشابه چه ارتباطی باهم دارند و چطور میتوان آنها را طبقهبندی کرد. مهمتر از آن چطور میتوان این مفاهیم را در یک ساختار درست آنها را بکار گرفت.

یک دلیل برای این آشفتگی شاید رشد سریع ابزارهای دیجیتال مارکتینگ باشد، با رشد و همهگیر شدن هر اپلیکیشن یا وبسایتی که در جذب مخاطب خوب عمل میکند، یک کانال به مسیرهای ارتباطی با مخاطب افزوده میشود و یک مدل جدید از بازاریابی براساس آن کانال شکل میگیرد.
به عنوان مثال اینستاگرام یا تلگرام را درنظر بگیرید. با اینکه تلگرام ماهیت یک پیامرسان را دارد و نمیتوان آنرا در میان شبکههای اجتماعی طبقهبندی کرد ولی توسعه ابزارهای آن خصوصا در شکل کانالهای تلگرامی موجب شد که مسیر جدیدی در ارتباط با مخاطب برای کسبوکارها باز شود.
اینستاگرام نیز با اینکه در ابتدا به عنوان یک اپ اشتراک عکس، صرفا توجه قشر خاصی از کاربران را جلب کرده بود، بعد از فیلترینگ تلگرام به ابزار ارتباطی مهمی در ایران تبدیل شد و به دلیل تجمع کاربران ایرانی با تعداد زیاد، موجب شد به عنوان یکی از ابزارهای جدی بازاریابی مورد توجه کسبوکارها قرار بگیرد.
تعاریف و طبقهبندی مفاهیم در بازاریابی دیجیتال
۱. (Video Marketing) بازاریابی ویدئویی
پیامی که ابزارها و کانالهای گوناگون در قالبهای متنوع متن و گرافیک به مخاطب منتقل میکردند اینروزها به صورت ویدئو منتقل میشود. امکانات نمایش ویدئو در همه کانالها و شبکههای اجتماعی پیشبینی شده و کاربران هم ترجیح میدهند به جای مطالعه متنهای طولانی با تماشای ویدئو محتوایی که نیاز دارند را بدست آورند. همه اینها باعث شده، ویدئو مارکتینگ جایگاه ویژهای در مباحث بازاریابی دیجیتال پیدا کند.
۲. (Content Marketing) بازاریابی محتوایی
بازاریابی محتوا یک تکنیک بازاریابی برای ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و مداوم برای ارتباط با مخاطب مشخص و جذب مشتری است. در برخی موارد بازاریابی محتوا را به حوزه آنلاین منحصر میکنند ولی در تعاریف گستردهتر حتی اگر کتابچه آموزشی برای مشتریان ایجاد میکنید یا برای رویدادهایی مثل نمایشگاه، بروشور و کاتالوگ چاپ میکنید، تولید محتوای آنها نیز در مجموع عملیات بازاریابی محتوایی جای میگیرد. البته برخی منابع علم بازاریابی، اگر محتوایی که با فرمتهای گوناگون تولید میکنید، برای انتشار در کانالهایی که مشمول هزینه هستند، استفاده کنید، فرآیند را تبلیغات مینامند و از حیطه بازاریابی محتوایی خارج میکنند.
۳. (Inbound Marketing) بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا (بازاریابی ربایشی) یک روش بازاریابی است که با خلق مطالب و تجارب ارزشمند و متناسب با آنها، مشتری را به خود جلب می کند. این روش نقطه مقابل بازاریابی برونگرا است. یعنی روشی که تبلیغات کسبوکارها در کانالها و رسانههای مختلف جلوی چشم مخاطب ظاهر میشوند و احتمالا دسترسی آنها را به آنچه میخواهند مختل میکنند یا به تاخیر میاندازند.
مثل تبلیغات تلویزیونی بین سریالهای محبوب یا آگهیهای اجباری در کانالهای نمایش ویدئو یا بنرهای چشمکزنی که فضای سایتها را شلوغ و آزاردهنده میکنند. برخلاف این روشها بازاریابی درونگرا، محتوای تبلیغاتی شما را به نحوی ارائه میکند که مخاطبی که مشتاق آن است، آنرا دریافت کند.
در واقع مخاطبان شما براساس نیازی که دارند به دنبال راهحل می گردند و همانجاست که محتوای تبلیغاتی شما ظاهر میشود. ارائه راهکار مناسب و حل مشکل برای این افراد مشتاق، باعث دیده شدن محصول یا خدمات کسبوکار شما میشود و از بین این افراد، مشتریان بالفعل و وفادار ظاهر میشوند.
۴. (Email Marketin) بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی راهی برای تبلیغ محصولات یا خدمات از طریق ایمیل است. بازاریابی ایمیلی گرچه ممکن است با رواج شبکههای اجتماعی و پیامرسانها اهمیت سابق را نداشته باشد، اما هنوز در حوزه کسبوکارهای B2B جایگاه ویژهای دارد.
پست الکترونیکی امکان ارتباط با مخاطب را در مراحل مختلفی از جمله بازاریابی، فروش و پشتیبانی فراهم میکند و به همین دلیل ابزاری برای ایجاد مشتریان وفادار و تبدیل آنها به مبلغان برند به شمار میآید.
۵. (Search Engine Marketing) بازاریابی موتورهای جستجو
SEM یا بازاریابی موتور جستجو درواقع نوعی بازاریابی اینترنتی با استفاده از تبلیغات با صرف هزینه است که بهمنظور ارتقا وبسایتها از طریق بیشتر دیده شدن آنها در صفحات موتورهای جستوجو انجام میشود.
۶. (Social Media Marketing) بازاریابی شبکههای اجتماعی
بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده از رسانههای اجتماعی برای ارتباط با مخاطبان برای ارتقای جایگاه برند، افزایش فروش و افزایش ترافیک وب سایت است. این نوع از بازاریابی شامل انتشار محتوای با ارزش در اکانتهای شبکههای اجتماعی، گوش دادن و تعامل با مخاطبان و اجرای کمپینهای تبلیغات در رسانههای اجتماعی است.
پلتفرمهای برتر در میان رسانههای اجتماعی در حال حاضر شامل فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین، پینترست، یوتیوب و اسنپچت است.که در این میان پینترست، یوتیوب و اسنپچت کمتر در ایران کاربر دارد و کاربران ایرانی فیسبوک نیز در سالهای اخیر کمتر از آن استفاده میکنند.

عناصر اساسی دیجیتال مارکتینگ چه مواردی هستند؟
گرچه مواردی که در بخش قبل با پسوند مارکتینگ ذکر کردیم میتوانند از مفاهیم مهم در بازاریابی دیجیتال در نظر گرفته شوند ولی در اینجا برای درک بهتر ساختار دیجیتال مارکتینگ موارد زیر را به عنوان مفاهیم اساسی دیجیتال مارکتینگ در نظر میگیریم:
فرمتهای محتوایی مانند:
- ویدئو (با فرمتهای مختلفی مانند رئال، موشنگرافی، رئال موشن )
- تصویر (عکس، تصویر سازی با عکس)
- گرافیک ( تصویرسازی با عکس، اینفوگرافیک)
- متن ( قالبهای متنوع خبر و گزارش و مصاحبه، مقاله، یادداشت و …)
کانالهای انتشار محتوا مانند:
- شبکههای اجتماعی
- وبسایتهای خبری
- وبلاگها
- ایمیل
- وبسایت و وبلاگ اختصاصی
ابزارهای ارتباط با مخاطب مانند:
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
تا چند سال پیش ایجاد بستر آفلاین مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مرسوم بود اما با افزایش حضور آنلاین مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی و انتظار رو به افزایش آنها برای پاسخگویی آنلاین، CRM ها به یکی از ابزارهای جدی در بازاریابی دیجیتال تبدیل شدهاند. نسل جدید CRMها با اتصال به اکانتهای شبکه اجتماعی کاربران، تجربه متفاوتی را از پشتیبانی ارائه میدهند و با دنبال کردن علایق و نظرات آنها بر اساس محتوایی که منتشر میکنند، محصولات و خدمات مناسب را پیشنهاد میدهند و فروش موفقتری را موجب میشوند.
کمپینهای دیجیتال
طراحی کمپینهای تبلیغاتی برای هماهنگی پیامی که مخاطب از کانالها و رسانههای مختلف دریافت میکند به نحوی که با سیاست توسعه بازار کسبوکار مورد نظر همراستا باشد، شیوه جدیدی نیست و به قبل از آغاز بازاریابی دیجیتال در عصر اینترنت برمیگردد.
آژانسهای تبلیغات و بازاریابی در گذشته با طراحی تم گرافیکی و محتوایی در بازههای زمانی مشخص برای ارسال یک پیام خاص از ابزارهایی مانند تبلیغات محیطی (انواع بیلبوردهای شهری)، روزنامهها و رادیو و تلویزیون و برگزاری رویدادهای ویژه استفاده میکردند.
کمپینهای امروزی هم هنوز این ابزارها را بکار میگیرند ولی تفاوت دوران بازاریابی دیجیتال با گذشته، اضافه شدن کانالهای آنلاین برای ارسال پیام کمپینها نیست. گرچه این کانالها در طراحی کمپینهای تبلیغاتی نقش مهمی دارند ولی ویژگی بارز عصر دیجیتال مارکتینگ در طراحی کمپین این است که مخاطبان خصوصا کاربران شبکههای اجتماعی، هم به عنوان مخاطب (Audience) و هم به عنوان تولیدکننده و ترویجدهنده (Promoter) محتوای کمپین، ایفای نقش میکنند.
امکان محاسبه بازخورد و اندازهگیری دقیق اثرگذاری کمپینهای دیجیتال به نسبت ابزارهای قدیمی مانند تبلیغات محیطی و رسانههای جمعی که اثرگذاری آنها به طور مشخص قابل سنجش نبود نیز تحول مهمی است که امکانات و ابزارهای دیجیتال برای مدیران کسبوکارها ایجاد کرده است.

تکنیکهای بهینهسازی در موتورهای جستجو ( – SEO سئو )
تکنیکهای سئو کمک میکند که کاربرانی که با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با کسب وکار شما در گوگل جستجو میکنند با شانس بالاتری به وبسایت یا وبلاگ شما هدایت شوند و محتوایی که با اهداف بازاریابی برای آنها تدارک دیدهاید را مشاهده کنند.
امروزه سئو چیزی به مراتب فراتر از مفاهیم کلاسیکی است که ۱۵ سال پیش تعریف شده اند. دیگر نمیتوان تنها با استفاده از لینک، کلمات کلیدی و تگها، امیدی به دستیابی به موقعیت ایدهال در نتایج جستجو داشت. تجربه، آنالیز و اطلاعاتی که گوگل منتشر میکند این باور را ایجاد کرده است که حدود ۲۰۰ فاکتور مختلف در سئو تاثیر گذارند که حتی شامل مواردی مانند TLS و سرعت سایت نیز میشوند.
لذا دستیابی به موقعیتی خوب نیازمند به کارگیری دهها متد به صورت همزمان است که بعضی از آنان میبایست در طراحی سایت و حتی ساختاربندی دیتابیس نیز لحاظ شوند. البته نباید از یاد برد کماکان تولید و انتشار محتوای ناب از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار در بهبود جایگاه وب سایتها در موتورهای جستجو است.
چرا باید استراتژی بازاریابی دیجیتال تدوین کنیم؟
اگر شما یک بازاریاب حرفهای باشید احتمالا نیازی ندارید که درباره اهمیت و لزوم صرف زمان و انرژی برای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال توضیحاتی دریافت کنید. اما اگر بازاریابی دیجیتال از تجربههای جدید شما در زمینه گسترده بازاریابی است این مختصر را از ما بپذیرید که فقدان استراتژی بازاریابی دیجیتال باعث میشود کسب نتیجه دلخواه برای کسبوکارتان، به دست شانس و اقبال سپرده شود.
انجام فعالیتهای دیجیتال در حوزه مارکتینگ وقتی که دقیقا نمیدانید که چه چیزی باید بدست آورید، یعنی قادر نخواهید بود نتایج را تحلیل کنید و همه زحماتی که کشیدهاید مثل پرتاب تیرهایی در تاریکی خواهند بود. شما صرفا آنها را از کمان شلیک میکنید بدون اینکه ببینید نتیجه تلاشتان چه بوده است. بدتر از آن مداومت در پرتاب این تیرها هیچ پیشرفتی نخواهد داشت چون معیاری برای سنجش موفقیت و بهبود تکنیکهای بازاریابی دیجیتال در دست ندارید.
استراتژی در واقع نشاندهنده آن چیزی است که میخواهید از انجام بازاریابی دیجیتال بدست بیاورید. مواردی مانند آگاهیبخشی درباره برند کسبوکارتان (Brand Awareness)، ایجاد فرصتهای فروش برای جذب مشتریان جدید (Lead generation) و فروش مجدد به مشتریان فعلی همگی میتوانند استراتژی شما در بازاریابی دیجیتال باشند.
گامهای اساسی در طراحی استراتژی بازاریابی دیجیتال کدامند؟
روش گامبهگام زیر برای طراحی استراتژی بازاریابی دیجیتال فرآیند تدوین استراتژی، که در ابتدا مشکل به نظر میرسد را ساده میکند:
۱. تعیین هدف
براساس مدل هدفگذاری SMART هدفی که انتخاب میکنید باید خصوصیات زیر را داشته باشد:
- مشخص باشد. (Specific)
- قابل اندازهگیری باشد. (Measurable)
- دست یافتنی باشد. (Attainable)
- با توجه به امکاناتی که در اختیار دارید واقعبینانه و مرتبط باشد (Relevant)
- تاریخ مشخص برای تحقق هدف داشته باشید (Timely)
به عنوان مثال اگر شما یک عکاس هستید و قصد دارید به خدمات خود تولید ویدئو را هم اضافه کنید، استراتژی زیر میتواند برای برنامه بازاریابی دیجیتالی که تدوین میکنید مفید باشد:
« میخواهم مطمئن شوم که همه مشتریان فعلیام از اینکه خدمات تولید ویدئو هم ارائه میدهم آگاه شوند. با ارسال ایمیل و انتشار پستهای مرتبط با این موضوع در شبکههای اجتماعی در طول دو ماه فرآیند اطلاعرسانی را انجام میدهم. پس از سه ماه از شروع اطلاعرسانی انتظار دارم از ۱۵ درصد مشتریان فعلی حداقل یک سفارش تولید ویدئو دریافت کرده باشم.»
۲. شناخت مخاطب
اگر مخاطب خود را به درستی شناسایی نکرده باشید، طراحی و ارائه پیام اثرگذار برای او بسیار مشکل خواهد بود. به منظور طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید بدانیم مخاطب کیست، چه خصوصیاتی دارد، نیازها و علایقش کدام است و از چه کانالهای اطلاعاتی برای دانستن درباره راهکار رفع نیازهایش استفاده میکند.
خوشبختانه مانند گذشته نیازی به صرف هزینه تحقیقات بازار ندارید چون برای شناخت مخاطب امکانات و فرآیندهای سادهای روی وب در اختیار شما هستند. یکی از این امکانات، ابزاری است که توسط شرکت هاباسپات طراحی شده و به شیوه جذابی به شما کمک میکند، شخصیت مخاطب (Buyer Persona) را برای کسبوکار خود ترسیم کنید. ابزارهایی مشابه آنچه Hubspot ارائه کرده است مطابق فرآیند زیر عمل میکنند:
- دستهبندی مخاطبان و مشتریان
- تعیین یک شخصیت برای هر دسته از مخاطب
- مشخص کردن نام، شغل، علاقمندیها، مشکلات و کانالهای جستجوی اطلاعات برای هر شخصیت
بهتر است بین دستههای مخاطب اولویتبندی کنید و تعیین کنید که کدام دسته از مخاطبان برای کسبوکار شما اهمیت بیشتری دارند و نیاز است که توجه بیشتری به آنها داشته باشید.
۳. شناخت شخصیت برند کسبوکار
وقتی شخصیت برند کسبوکار خود را تعیین میکنید، در واقع مشخص کردهاید که ارزشهای اصلی که ارائه میدهید چه چیزهایی هستند. ارزشها چیزیهایی فراتر از جزییات محصول یا خدمتی هستند که مشتریان شما دریافت میکنند. شخصیت برند باید در تصویر و زبانی که کسبوکار شما را توصیف میکند بازتاب یابد. فرآیند تعیین شخصیت برند میتواند پاسخ به سوالات زیر باشد:
- مشتریان شما چه کسانی هستند؟
- شما چه نیازهایی را رفع میکنید و برای رفع چه مشکلاتی راهکار ارائه میدهید؟
- منافعی که برای مشتریان ایجاد میکنید چه چیزهایی هستند؟
- کسبوکار شما در مقابل رقبا چه مزیتی را به صورت اختصاصی فراهم میکند؟
- چطور میتوانید پاسخهایی که به این پرسشها دادید را در یک پاراگراف بنویسید؟
- آیا امکان دارد که پاراگراف خود را کوتاه کنید و به یک پیام مختصر برسید؟
۴. رصد رقبا
در بازار رقابتی امروز کمتر کسبوکاری وجود دارد که برای به دست آوردن سهم بازار با رقیبان جدی دست به گریبان نباشد. شناخت و رصد رقبا کمک میکند، اقدامات و روشهای موثرتری برای جذب مخاطب و تبدیل موفقیت آمیز آنها به مشتری در پیش بگیرید. با رصد رقبا میتوانید از شکستها و پیروزیهای آنها درس بگیرید و هوشمندانهتر عمل کنید. برخی از فعالیتهای زیر را برای رصد رقبا بهکار بگیرید:
- با جستجوی کلمات کلیدی کسبوکار خود، جایگاه رقبا را در گوگل بسنجید.
- عملکرد رقبا را بررسی کنید، با خرید از آنها یا بررسی نظرات مشتریانشان، بررسی وب سایت و عضویت در خبرنامهای که برای مخاطبانشان ارسال میکنند.
- از مشتریان خود که تجربه کار با رقبا را داشتند درباره نقاط قوت آنها بپرسید.
- به اینکه کجا و چطور تبلیغات میکنند توجه کنید و آنها را ثبت کنید.
- کانالهای شبکه های اجتماعی رقبا را دنبال کنید.
- از ابزارهایی مانند سایت الکسا (Alexa) برای سنجش عملکرد وبسایت رقبا استفاده کنید.
۵. سنجش عملکرد
شاید مهمترین بخش تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ تعیین شاخصهای عملکردی برای تعیین موفقیت برنامهای است که در قالب بازاریابی دیجیتال اجرا کرده اید. معیارهای زیادی برای سنجش عملکرد وجود دارند ولی تشخیص اینکه کدام معیار با کسبوکار شما همخوانی بیشتری دارد از طریق مقایسه و بررسی بدست میآید.
به عنوان مثال اگر شما یک پست در وبلاگ خود منتشر کردهاید که شامل یک ویدئو بوده است برخی شاخصهای سنجش عملکرد میتواند چنین باشد:
- مقاله چند بازدید داشته است؟
- ویدئوی داخل مقاله چند بازدید داشته است؟
- تعامل با ویدئو (تعداد لایک، بازنشر، کامنت) چه میزان بوده است؟
- چه تعداد کلیک بر روی دکمه CTA شده است؟ (مثلا تعداد کلیک روی دکمه درخواست دمو)
- این پست چه تعداد لید ایجاد کرده است؟
- درصد افزایش لید در این پست به نسبت پستی که ویدئو نداشته چقدر بوده است؟
متناسب با هدفی که انتخاب میکنید انواع مختلفی از معیارهای سنجش میتوانید تعیین کنید، فقط توجه داشته باشید که قبل از راهاندازی هر کمپین دیجیتال مارکتینگ به دقت معیار مناسب را انتخاب کنید.

چرا وب سایت در مرکز برنامه بازاریابی دیجیتال قرار گرفته است؟
مطابق آنچه گفته شد عناصر اساسی بازاریابی دیجیتال، تولید محتوا در فرمتهای گوناگون، کانالهای انتشار محتوا و ابزارهایی مانند CRM، کمپینها و تکنیکهای سئو هستند.
وب سایت کسبوکار شما گرچه به عنوان یکی از کانالهای انتشار محتوا در نظر گرفته شده اما در مرکز همه این عناصر اساسی قرار میگیرد. وب سایت به عنوان محلی برای آرشیو همه محتواهایی که با فرمتهای گوناگون در حوزه صنعت خود منتشر میکنید ایفای نقش میکند و کاربران باید بتوانند تمام محتوای منتشر شده را در صورتی که اطلاعات آن هنوز معتبر است از سایت شما دریافت کنند.
از طرف دیگر وب سایت لنگرگاه همه کانالهای شما در شبکههای اجتماعی است. هر پستی که در این کانالها منتشر میکنید باید حتیالمقدور به صفحه مرتبط آن در سایت لینک شود و کاربران را برای دریافت اطلاعات بیشتر و یا تکمیل فرم سفارش محصول یا خدمت هدایت کند.
ابزارهایی مانند CRM نیز زمانی بیشترین کارایی را خواهند داشت که با وب سایت یکپارچه باشند و اطلاعات مشتریان و درخواستها و سفارشات آنها به صورت آنلاین قابل پیگیری باشد. امکانات وب سایت باید بتواند تجربه کاربری خوشایندی در ارائه اطلاعات مرتبط و شخصیسازی شده به بازدیدکنندگان ارائه کند.
تکنیکهایی مانند کمپینهای دیجیتال مارکتینگ نیز با محوریت وب سایت موثرتر عمل میکنند و قابلیت ایجاد فرصتهای فروش در آنها تقویت میشود.
در نهایت همه آنچه تحت عنوان تکنیکهای بهینهسازی موتورهای جستجو یا سئو نامیده میشود موجب خواهد شد، در جستجوی کاربران وب سایت شما شانس بیشتری برای نمایش داشته باشد. تکنیکهای سئو به شما کمک میکند تا بتوانید مخاطبان بیشتری برای سفر مشتری جلب کنید. سفری که با جلب توجه افراد غریبه با کسبوکار شما آغاز میشود و تا تبدیل آنها به مشتریان وفاداری که خودانگیخته برندتان را تبلیغ میکنند ادامه خواهد یافت.
دیدگاهتان را بنویسید