تاثیر شبکه های اجتماعی در مغز ما چیست؟ علم اعصاب (Neuroscience) توضیح میدهد.

علم اعصاب تاثیر استفاده دائم و بلندمدت ما از فناوری را شرح می دهد و مشخص میکند که تاثیر شبکه های اجتماعی در مغز ما چیست؟ وقتی در میانه یک کار ذهنی دقیق هستیم و حسابی تمرکز کردهایم، نوتیفیکیشنها بلای جان ما هستند.
حتی گاهی با خاموش بودن آنها به صورت غیرارادی و غریزی به سمت گوشی خود میرویم تا آخرین اخبار را بررسی کنیم. متخصصان علوم اعصاب این رفتار را مورد بررسی قرار دادهاند و به نتایجی درباره تاثیر شبکه های اجتماعی در مغز دست یافتهاند. نتایجی که مشخصا ثاثیر آن بر خلاقیت و بازده ذهنی را شرح میدهد.
علم اعصاب (Neuroscience) چیست؟
تجربه دوپامینی شبکههای اجتماعی در مغز
حتما این تجربه را داشتهاید که اینستاگرام را باز میکنید و کلمات: “۵ لایک بیشتر روی پست اخیر شما” به سرعت روی صفحهتان نمایش داده میشود. روی پست خود کلیک میکنید، آن را مشاهده میکنید و میبینید که لایکها به طور پیوسته در حال دریافت هستند. احساس شادی و رضایت میکنید. لذتی که هر لایک بیشتر یک دُز دیگر از دوپامین را به شما میدهد.
صفحه را بارها و بارها تازه میکنید و منتظر میمانید تا لایک بعدی بیاید. در نهایت، به صفحه اصلی خود برمیگردید و با یک ویدیو جدید روبهرو میشوید. آن را مشاهده میکنید، میخندید و سپس یکی دیگر ظاهر میشود.
قبل از اینکه متوجه شوید، ۴۵ دقیقه گذشته است. شما این را درمییابید و به خود میگویید: “کافی است”. گوشیتان را دوباره کنار میگذارید و سعی میکنید به حالت تمرکز برگردید. اما وقتی به کارتان نگاه میکنید، چشمتان به گوشیتان میافتد و آرزو میکنید که دوباره آن را بردارید. با تکان دادن سر، نگاهتان را منحرف کرده و به کارتان برمیگردید. اما گهگاه بین آن دو جابجا میشوید و به خوبی میدانید که توجهتان باید کجا باشد.
در ذهن خود به این جمله فکر میکنید: “میخواهم مطمئن شوم که چیزی را از دست نمیدهم”. بنابراین سعی میکنید توجیهی برای چک کردن مداوم گوشی و شبکههای اجتماعی ارائه دهید. به محض اینکه دوباره به روال سابق برمیگردید، نوتیفیکیشنهای گوشیتان دوباره به صدا در میآید. یادآورها با وسوسه اسکرول بیپایان و بیفکری، شما را درگیر میکند.

استفاده از شبکههای اجتماعی و تجربه احساسات منفی
مرور کردن تایملاین شبکه های اجتماعی موضوعی اعتیادآور و جذاب است. با این حال، همزمان شما احساس ترس میکنید. میدانید که باید تمرکز کنید و نتایج شغلی و تحصیلی شما به آن وابسته است. ولی وسوسه و جذابیت تایملاین خیلی قوی است. نگرانی از تاثیر شبکه های اجتماعی در مغز همینجا گریبان شما را میگیرد.
“دکمههای قرمز یادآور …” را میبینید و حتی بدون تفکر، به سمت آن هجوم میبرید. وای نه… باز هم آنها موفق شدند که تمرکز شما را سلاخی کنند.
این تنها گوشهای از معضلات رسانههای اجتماعی است. در عصر دیجیتال، پلتفرمهایی مانند فیسبوک، اینستاگرام، تیکتاک و توییتر بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره ما شدهاند و نه تنها تعاملات اجتماعی ما را شکل میدهند بلکه افکار و ساختار فیزیولوژیکی زیرین آنها یعنی مغز ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
شبکههای اجتماعی و اقتصاد توجه
هزینه بالای صرف توجه در دنیای اطلاعات در مناسبات اقتصادی هم وارد شده است. با دانستن درباره اینکه اقتصاد توجه چیست؟ میتونیم نفش شبکههای اجتماعی را در معادلات کلانتر دنیای کسب وکار بررسی کنیم. آنچه واضح است موتورها و الگوریتمهای در حال توسعه شبکههای اجتماعی، اصول اقتصاد توجه را به خوبی به کار میگیرند تا کاربران را برای مدت طولانیتر آنلاین نگه دارند.
انواع بازیهای روانی در این پلتفرمها بکار میرود تا توجه کاربر را نگه دارند. این پلتفرمها به قدری در رقابت برای جلب توجه کاربران موفق بودهاند که به هیچ عنوان از آنها گریزی نیست. در واقع بر پایه اصول اقتصاد توجه، پلتفرمها مشغول نگهداشتن کاربر با هر وسیلهای هستند چون درآمد آنها از مشغول نگه داشتن کاربر حاصل میشود.
۴ روش تأثیر رسانههای اجتماعی بر مغز
۱. تغییرات در توجه
تحقیقات نشان داده که استفاده از رسانههای اجتماعی توجه ما را تقسیم میکند. این ممکن است به نظر مسأله بزرگی نیاید، اما غالباً به هزینه توانایی ما در حفظ توجه و تمرکز بر روی کارها تمام میشود. این اختلال مداوم در توجه میتواند به احساس خستگی شدید و استرس منجر شود. تاثیر شبکه های اجتماعی در مغز و ایجاد مانع جدی برای تمرکز و توجه در زندگی روزمره قابل مشاهده است و همه ما تجربه شخصی از آن داریم.
تحقیقات نشان میدهد که کاربران وفادار رسانههای اجتماعی معمولاً در مقایسه با کاربران متوسط این رسانهها، عملکرد ضعیفتری در وظایف شناختی دارند. این مسأله به این خاطر است که رسانههای اجتماعی برای جلب توجه ما رقابت میکنند و کسانی که به شدت از آن استفاده میکنند، دشواری بیشتری در نادیده گرفتن حواسپرتی دارند. این به عملکرد شناختی ضعیفتر منجر میشود و واقعاً بخش مسئول حفظ توجه در مغز را کوچکتر میکند.
تجربه شخصی:
انتشار محتوای زیاد در شبکههای اجتماعی انتظار دائمی برای رصد بازخوردها ایجاد میکند. شاید مدیریت انتشار محتوا برای زمانهای برنامهریزی شده، به کم شدن یادآورها کمک کند.
نکته: اگر با حواسپرتی ناشی از رسانههای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنید (که همه ما به درجات مختلف این مشکل را داریم)، پیشنهاد میکنم نوتیفیکیشنهای رسانههای اجتماعی را خاموش کنید و فقط زمانی آنها را بررسی کنید که خودتان تصمیم میگیرید. به این ترتیب، تحت سلطه هشدارهای بیپایان آن نخواهید بود. این به شما اجازه میدهد تا بر روی یک چیز به طور همزمان تمرکز کنید و در نتیجه باعث کاهش احساس فشار و خستگی زیاد میشود.

۲. تغییرات در سیستم پاداش مغز
مطابق تحقیقات علوم اعصاب، هر لایک یا نظر مثبت منجر به آزاد شدن دوپامین، یک ناقل شیمیایی و هورمونی که عمدتاً با لذت در مغز ما مرتبط است، میشود. دوپامین مولکولی است که انگیزه را تحریک میکند و معمولاً در پی کسب جوایز افزایش مییابد.
این دینامیک است که ما را به جستجوی جوایز وادار میکند. نکتهای که در مورد لایکها در رسانههای اجتماعی مشکلساز است، این است که آنها نوعی رضایت آنی هستند. یعنی لایک و کامنتها جوایزی هستند که واقعاً نیازی به زحمت کشیدن برای آنها نداریم و تأخیر زیادی هم ندارند. این نوع جوایز فوقالعاده اعتیادآورند.
محققین هاروارد دریافتهاند که دوپامینی که در پاسخ به دریافت یک لایک آزاد میشود، معادل دوپامین آزاد شده در حین مصرف مواد مخدر مانند کوکائین است.
هر زمان که نیازی به زحمت برای به دست آوردن جوایز نداشته باشیم یا تأخیرهایی را تجربه نکنیم، به آنها وابسته میشویم و نیاز داریم که دوز دیگری برای تجربه همان نوع لذت و پاداش بگیریم.
این مانند یک چاه بیپایان است که در آن مجبور میشویم استفاده از رسانههای اجتماعی را افزایش دهیم تا به همان اثر برسیم. این باعث وابستگی مردم به این رسانهها میشود. این روند همچنین سیستم پاداش شما را تغییر میدهد زیرا برای به دست آوردن همان مقدار دوپامین به لایکهای بیشتری نیاز دارد.
علاوه بر این، عدم وجود لایکها و نظرات به طور معمول به بروز احساسات منفی مختلفی مانند احساس ناراحتی، خالی بودن، اضطراب یا حتی افسردگی منجر میشود.
۳. تغییرات در حافظه به دلیل استفاده از شبکههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی حتی ظرفیت این را دارند که بر شکلگیری حافظه و توانایی شما در یادآوری اطلاعات و تجربهها تأثیر بگذارند. مطالعات نشان دادهاند که به دلیل اینکه پلتفرمهای رسانههای اجتماعی تمایل دارند کاربران را با اطلاعات مداوم بمباران کنند، ممکن است منابع شناختی را بیش از حد بارگذاری کنند که این امر توانایی مغز آنها را برای کدگذاری مؤثر حافظهها مختل میکند.
علاوه بر این، وقتی در میانه یک تجربه هستیم و زمانی را برای مستند کردن (عکاسی یا فیلمبرداری) آن صرف میکنیم، این ممکن است به یادآوری خود تجربه آسیب برساند. به نظر نمیرسد که رسانههای اجتماعی دقیقا عامل اصلی این پدیده باشند. با این حال، اختلال در خود تجربه، چه با توقف برای یادداشتبرداری از تجربه یا توقف برای ارسال در رسانههای اجتماعی، نتایج یکسانی دارد.
نکته: تا بعد از اتمام تجربه منتظر بمانید و بعد از آن در رسانههای اجتماعی پست بگذارید. البته، میتوانید عکس بگیرید، اما بهتر است فقط تعدادی از آنها را مرور کنید تا بهترین عکس را برای انتشار پیدا کنید.
این کار را بعداً، زمانی که تجربه تمام شده است، انجام دهید. این به شما کمک میکند نه تنها در تجربه خود حاضر باشید بلکه به شما کمک میکند آن را بهتر به یاد بیاورید. علاوه بر این، مرور عکسهای خود یا تفکر درباره تجربه در آینده ممکن است احساسات مثبت بیشتری را پس از پایان آن به وجود آورد.
اگر بعداً درباره یک تجربه یادداشتبرداری میکنید، این ممکن است به افزایش یادآوری رویداد نیز کمک کند. به نظر میرسد انجام این فعالیتها در حین تجربه باعث این یافته شده باشد.

۴. تاثیر منفی رسانههای اجتماعی بر سلامت روان
به طور کلی، یکی از مهمترین جنبهها که باید به آن توجه شود، تأثیر رسانههای اجتماعی بر سلامت روان فرد است. تحقیقات نشان داده که رسانههای اجتماعی ممکن است بر خودباوری تأثیر بگذارد و احساسات FOMO (ترس از جا ماندن)، ناکافی بودن، نارضایتی و حتی ممکن است باعث احساس انزوا شود. این مسائل به طور مشترک ممکن است بر خلق و خو تأثیر گذاشته و علائم استرس، اضطراب و افسردگی را تشدید کنند.
همانطور که میبینید، تاثیر شبکه های اجتماعی بر مغز قابل توجه و غیرقابل انکار است. این رسانهها توانایی ما برای تمرکز، توجه، تشکیل حافظه و حتی سلامت روان را تهدید میکنند. به همین دلیل است که داشتن مرزهایی در این زمینه بسیار حیاتی است. در واقع، تحقیق نشان داده است که محدود کردن استفاده از رسانههای اجتماعی معمولاً به بهبود سلامت روان کمک میکند.
پیشنهادات برای کاهش اثر مخرب شبکه های اجتماعی
من پیشنهاد میکنم که به عنوان اولین قدم، نوتیفیکیشنهای رسانههای اجتماعی را خاموش کنید. سپس میتوانید زمانی خاص از روز را برای بررسی آن تعیین کنید. این دو روش با هم کمک میکند تا حواسپرتیها را از بین ببرید و به طور هدفمند از رسانههای اجتماعی استفاده کنید.
سعی کنید به آن مانند آبنبات فکر کنید؛ خوردن آبنبات هر زمان که بخواهید بدون هیچگونه محدودیتی به برخی مسائل بد منجر میشود. رسانههای اجتماعی هم مانند آبنبات هستند. نیازی نیست که کاملاً آن را حذف کنیم، اما باید آن را متعادل کنیم.
پیشنهاد میکنم برای مدت زمانی که به خودتان اجازه میدهید در رسانههای اجتماعی باشید، حد زمانی تعیین کنید.
افرادی که میزان استفاده خود را به حدود ۳۰ دقیقه محدود کردهاند، کاهش قابل توجهی در اضطراب، افسردگی و تنهایی داشتهاند.
سی دقیقه ممکن است غیرواقعی به نظر برسد، اما ارزش امتحان کردن را دارد. پیشنهاد میکنم از یک زنگ برای شناسایی زمانی که ۳۰ دقیقه گذشته استفاده کنید. همچنین میتوانید از یک برنامه ردیاب استفاده کنید تا ببینید چقدر در رسانههای اجتماعی هستید.
اگر در کنترل رفتار خود در این زمینه مشکل دارید، برنامههایی نیز وجود دارند که میتوانند پس از پایان زمان، شما را از رسانههای اجتماعی خارج کنند.
فقط به یاد داشته باشید، اگر با استفاده از رسانههای اجتماعی مشکل دارید، بدانید که تنها نیستید. هیچکدام از ما از جذابیت اعتیادآور آن مصون نیستیم. این رسانهها با در نظر گرفتن شیمی مغز ما طراحی شدهاند تا اعتیادآور شوند. مانند هر چیز دیگری در زندگی، مهم است که مرزهایی در این زمینه تعیین کنیم. هیچ چیزی نمیتواند بیقید و شرط باشد.
دیدگاهتان را بنویسید