هوش مصنوعی و اقتصاد توجه چگونه آینده بازاریابی را شکل میدهند؟

ارتباط بین هوش مصنوعی و اقتصاد توجه (Attention Economy) یکی از موضوعات جذاب در عصر دیجیتال است. در دنیایی که پر از هیاهوی رسانههای اجتماعی و رسانههای رسمی است، هوش مصنوعی چشمانداز متفاوتی از اقتصاد توجه خواهد ساخت.
بازاریابی به عنوان دانشی که بعد از انقلاب صنعتی به کمک توسعه کسبوکارها آمد، بر جذب مخاطب و جلب توجه آنها تکیه دارد. وقتی انقلاب دیجیتال ساخت و مدیریت رسانه را از مقولهای منحصر به شرکتها به تجربه فردی تبدیل کرد، جلب توجه مخاطب به رقابتی جانکاه تبدیل شد. اینجا بود که اقتصاد توجه به عنوان یک مفهوم کلیدی مورد توجه مدیران کسبوکارها در حوزههای بازاریابی و روابط عمومی قرار گرفت.
اکنون که در ابتدای سال ۱۴۰۴ به ترندهای فناوری در حوزه بازاریابی و توسعه کسبوکار نگاه میکنیم، هوش مصنوعی و نقش آن در آینده در همه حوزهها هیجان و کنجکاوی زیادی ایجاد کرده است. بررسی هوش مصنوعی و اقتصاد توجه هم از موضوعاتی است که میتواند نگرش آیندهنگری درباره فرآیندهای مارکتینگ و مدیریت رسانه ایجاد کند. چرا که هر دوی این مفاهیم به طور عمیقی بر نحوه تعامل کاربران با محتوا، فناوری و بازارها تأثیر میگذارند. در ادامه این مقاله برخی از مباحث کلیدی در این زمینه را بررسی میکنم:
۱. بهینهسازی جلب توجه با استفاده از هوش مصنوعی
الگوریتمهای پیشنهاد محتوا:
ارائه محتوای شخصیسازی شده و ایجاد تناسب بیشتر با نیازهای کاربر در اقتصاد توجه اهمیت زیادی دارد. فناوری دیجیتال قدم به قدم در مسیر بخشبندی بازار و تفکیک مخاطب پیشرفت کردهاند. هوش مصنوعی هم میتواند با تشخیص نیاز و خواسته کاربر حد متعالی این انطباق را ارائه دهند. به عنوان مثال پلتفرمهایی مانند یوتیوب، تیکتاک، فیسبوک و اینستاگرام از هوش مصنوعی برای تحلیل رفتار کاربران و پیشنهاد محتوای شخصیسازیشده استفاده میکنند. آنها با هوش مصنوعی زمان ماندگاری کاربران را افزایش دهند و توجه کاربر را برای زمان بیشتری به خود جلب میکنند.
مدلهای پیشبینی:
تعیین استراتژی تولید محتوا یکی از دغدغههای مهم مدیران رسانه و واحدهای بازاریابی کسبوکارهاست. چرا که یک استراتژی ناموفق هزینه و زمان زیادی را هدر میدهد. در این حوزه هم هوش مصنوعی میتواند پیشبینی کند که چه نوع محتوایی توجه کاربران را بیشتر جلب میکند. بر این اساس، با کمک هوش مصنوعی استراتژیهای تولید محتوا موفقی تنظیم میشود که با موفقیت کاربر جلب خواهد کرد.
۲. تأثیر هوش مصنوعی بر تبلیغات دیجیتال
تبلیغات هدفمند:
ایجاد تبلیغات هدفمند از ارکان بودجه بندی بازاریابی دیجیتال است. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای کاربران، تبلیغات را به شکلی نمایش میدهد که بیشترین توجه را جلب کند.
حراجیهای لحظهای (Real-Time Bidding):
بخش زیادی از فرآیندهای تبلیغات دیجیتال به پلتفرمهای نمایش تبلیغ تکیه دارد. این پلتفرمها براساس سیستمهای حراج لحظهای پیشنهادات تبلیغدهندگان را بررسی میکنند و بهترین پیشنهاد را در جایگاههای تبلیغاتی شبکه خود نمایش میدهند. در اقتصاد توجه، تبلیغاتدهندگان برای جلب توجه کاربران رقابت میکنند. اینجاست که پلتفرم باید بتواند به شیوهای هوشمند و خودکار بهترین جایگاهها را به بهترین قیمت اختصاص دهد. این فرآیند با فناوری هوش مصنوعی توسعهپذیرتر میشود و در ابعاد بسیار گسترده از مشارکت ذینفعان بهینهسازی میشود.

۳. چالشهای اخلاقی و سوگیریها
اعتیاد دیجیتال:
اما جنبه تاریک این ماجرا هم تاثیر هوش مصنوعی در مهندسی ذهن کاربران است. روی تاریک اثر ارتباط هوش مصنوعی و اقتصاد توجه را شاید بتوان با مقوله اعتیاد دیجیتال توضیح داد. مقولهای که خصوصا درباره کاربران کمسن و سال، اثرات روانی و رفتاری منفی زیادی به دنبال خواهد داشت. در واقع هوش مصنوعی با طراحی محتوای جذاب ممکن است به اعتیاد کودکان و نوجوانان به پلتفرمها منجر شود. این مقوله گرچه یک موفقیت کسب وکاری برای کسبوکارها به شمار میرود ولی باعث نگرانی متخصصان تربیت و سیستمهای آموزشی شده است.
حباب اطلاعاتی انتخاب شده (Filter Bubble) و پژواکگاه (Echo Chamber):
بخش زیادی از تبادل دانش و تعاملات انسانی امروزه در بستر پلتفرمها و فضای دیجیتال انجام میشود. میتوان گفت آینده آنچه انسان به آن باور خواهد داشت از مجرای ابزارهای دیجیتال ساخته و منتشر میشود. بنابراین میتوان گفت الگوریتمهای هوش مصنوعی باورهای عمومی بشر را مهندسی میکنند. تصور کنید که تا کنون پلتفرمهای جستجوی آنلاین در اغلب موضوعات پتانسیل نمایش و ترویج نظرات مختلف را دارند. با جستجوی هر عبارتی در گوگل صدها صفحه نتیجه به کاربر نمایش داده میشود. اما با همهگیری هوش مصنوعی برای هر سئوالی فقط یک جواب ارائه میشود. این ممکن است کاربران را در حبابهای اطلاعاتی قرار دهند و تنوع دیدگاهها را به شدت محدود کنند.
۴. تولید محتوای خودکار و اقتصاد توجه
تولید محتوا با AI:
ابزارهایی مانند ChatGPT، DALL-E و مدلهای تولید محتوای متنی/تصویری میتوانند حجم انبوهی از محتوا را برای جلب توجه کاربران تولید کنند. این ابزارها از یک سو هزینه تولید محتوا را کاهش میدهد ولی از سوی دیگر کیفیت محتوا را تهدید میکند. برقراری تعادل بهینه بین سرعت تولید و حفظ کیفیت، برای جلب و نگهداشت توجه مخاطب حیاتی خواهد بود.
تقلب و عملیات تأثیرگذاری (Influence Operations):
ما در سالهای اخیر عباراتی مانند اعتبار محتوای رسانهای و Fake news را زیاد شنیدهایم. قابلیتهای چشمگیر هوش مصنوعی در تولید محتوای تصویری و ویدیویی آینده اعتبار رسانهای را تهدید میکند. این نگرانی که هوش مصنوعی میتواند برای تولید محتوای فریبنده یا دستکاری افکار عمومی استفاده شود، هر روز بیشتر میشود. البته برخی متخصصان به قابلیت خود هوش مصنوعی در تشخیص اصالت محتوا استناد میکنند. ولی متخصصان حوزه روانشناسی روابط عمومی تاثیر مخرب اخبار غلط را فارغ از ابزارهای سنجش اعتبار مورد توجه قرار میدهند.
۵. رابطه هوش مصنوعی و ارزشگذاری توجه کاربران
دادهکاوی و ارزش اقتصادی توجه:
هوش مصنوعی در هر چیزی مفید نباشد در دادهکاوی بیرقیب است. تحلیل کلان دادهها و ارائه نتایج از آنها اساس توسعه مدلهای زبانی بزرگ (LLM) را تشکیل میدهد. روند سریع توسعه LLM ها و ایجاد بانکهای اختصاصی کسبوکارهای مختلف، ارزشگذاری خدمات در صنایع را متحول میکند. زیرا توجه کاربران به کالا یا خدمت دیجیتال اختصاصی شدهای را فراهم میکند که با کمک هوش مصنوعی بهینهترین تجربه کاربری را ایجاد میکند.
مدلهای اشتراکی و پرداخت به ازای توجه:
هوش مصنوعی میتواند مدلهای کسبوکاری متنوعتری در حوزه پلتفرمهای دیجیتال ایجاد کند. برخی پلتفرمها به سمت مدلهایی حرکت میکنند که کاربران در ازای توجه خود پاداش دریافت کنند (مثل توکنهای دیجیتال). این مدلهای کسبوکاری با ارزش نهادن بر توجه کاربر، منافع مالی صنعت رسانه را از حالت متمرکز خارج کرده و آنرا به شکل مدلهای اشتراکی توزیع میکنند.
۶. آینده اقتصاد کلان در عصر هوش مصنوعی
هوش مصنوعی و کاهش هزینههای جلب توجه:
دارون عجم اوغلو، برنده جایزه نوبل اقتصاد در زمینه اقتصاد کلان و هوش مصنوعی کار کرده است و مقالهاش با عنوان «The Simple Macroeconomics of AI» به بررسی تأثیرات اقتصادی این فناوری میپردازد. عجم اغلو که در ایران با کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» به شهرت رسید در این مقاله درباره آینده هوش مصنوعی هشدار میدهد. او استدلال میکند که اگرچه AI میتواند بهرهوری و رشد اقتصادی را افزایش دهد، اما این تأثیرات ممکن است مثبت نباشند.
به عقیده عجم اغلو، هوش مصنوعی میتواند برخی وظایف را خودکار کند و بهرهوری را افزایش دهد. اما این بهبود ممکن است در بخشهای محدودی متمرکز باشد و لزوماً به رشد گسترده اقتصادی منجر نشود. عجم اوغلو هشدار میدهد که پیشبینیهای خوشبینانه درباره تأثیر هوش مصنوعی بر رشد GDP ممکن است اغراقآمیز باشند.
او استدلال میکند که برای بهرهبرداری کامل از مزایای هوش مصنوعی، دولتها باید در تنظیم فناوری، حمایت از کارگران و ترویج نوآوریهای گستردهتر نقش فعالتری ایفا کنند. بنابراین در حوزه اقتصاد توجه نیز به نظر میآید گرچه با پیشرفت هوش مصنوعی، هزینه تولید و توزیع محتوا کاهش مییابد و رقابت برای جلب توجه تشدید میشود. اما افزایش کمیت محتوا، لزوما به افزایش کیفیت منجر نخواهد شد و جنگ رقابتی برای جذب مخاطب نه تنها کم نمیشود بلکه ممکن است به قیمت حذف نیروی کار متوسط در حوزه تولید محتوا تمام شود.

مقرراتگذاری و حریم خصوصی:
همانطور که عجم اغلو تاکید میکند،سیاستگذاری در حوزه هوش مصنوعی روز به روز بیشتر میشود. در این حوزه دولتها ممکن است قوانینی برای محدود کردن سوءاستفاده از توجه کاربران با ابزارهای هوش مصنوعی وضع کنند (مثل GDPR در اتحادیه اروپا). این قوانین و مقررات میتواند اقتصاد توجه را تحت تاثیر قرار دهد و هزینه تولید محتوای اصیل را برای رسانهها افزایش دهد.
هوش مصنوعی و اقتصاد توجه دو نیروی متقابل هستند که یکدیگر را تقویت میکنند. از یک سو، هوش مصنوعی به پلتفرمها کمک میکند تا توجه کاربران را بهینهسازی کنند، و از سوی دیگر، اقتصاد توجه، انگیزهای برای توسعه بیشتر هوش مصنوعی فراهم میکند. با این حال، چالشهای اخلاقی، حریم خصوصی و تأثیرات اجتماعی این رابطه نیازمند بررسی و تنظیم مقررات هوشمندانه است.
دیدگاهتان را بنویسید