پرسش از واقعیت و مجاز، اهمیت رسانه در دنیای تصاویر تکه تکه

پرسش از واقعیت و مجاز و اهمیت رسانه در دنیایی که توسط بازارهای متعدد احاطه شده با بازاریابی و روابط عمومی تعریف می‌شود. تاریخ پیدایش رسانه و روابط عمومی هم همین را نشان می‌دهد.

در ابتدای قرن بیستم صنعتی شدن و توسعه اقتصاد بازار و کاپیتالیسم همه چیز را تجاری کرد. صاحبان صنایع تولیدی، روابط عمومی و بازاریابی را بکار گرفتند تا مصرف‌گرایی را ترویج دهند و مازاد محصولات خود را بفروشند. بنابراین به لطف افرادی مثل ادوارد برنیز پدر علم روابط عمومی صنایع مدرن با فنون اقناع و تبلیغ و مدیریت افکار عمومی پیوند خوردند.

در این وبگاه درباره اهمیت روابط عمومی و آموخته‌هایم در حوزه مدیریت رسانه و بازاریابی دیجیتال خواهم نوشت. از روش‌ها و تکنیک‌ها گرفته تا تعریف مفاهیم و شرح تئوری‌های علم ارتباطات. اما این یادداشت از حوزه کسب و کار بیرون است و می‌خواهم بیشتر به ریشه‌های فکری و ذهنی مفاهیم بپردازم. به پرسش از واقعیت و مجاز در دنیای شلوغ رسانه‌ها و پلتفرم‌های اجتماعی.

این روزها که در آغاز شروع دوباره‌ای برای این وبگاه هستم، شرحی بر عبارت انگلیسی (Appearance is Reality) ذهنم را به خود مشغول کرده است. به فارسی یعنی «واقعیت آن چیزی است که نمایانده می‌شود». درباره‌اش جستجو می کردم که یادداشتی پیدا کردم با تصویری از نقاشی مرگ سقراط. این اثر را نقاش فرانسوی ژاک لوئی داوید در سال ۱۷۸۷ میلادی خلق کرده‌ است.

واقعیت یا مجاز ، نگاهی به زندگی، فلسفه و مرگ سقراط

سقراط فیلسوف مشهور یونانی بود که در سال ۴۷۰ پیش از میلاد در آتن متولد شد و در سال ۳۹۹ پیش از میلاد با حکم دادگاه اعدام شد. جرم وی «فاسد کردن جوانان» و «بی‌اعتقادی به خدایان» بود.

اهمیت روابط عمومی و مدیریت رسانه با نگاهی به تابلوی مرگ سقراط
روی تصویر کلیک کنید و دقایقی بر جزییات تصویر تابلوی نقاشی مرگ سقراط دقت کنید.

سقراط اتهام فاسد کردن جوانان را رد کرد. شاگردانش به او پیشنهاد فرار دادند ولی او نپذیرفت. جام زهری که سقراط نوشید الهام بخش این اثر هنری بود که در بالا می‌بینید. پیشنهاد می‌کنم روی عکس کلیک کنید و دقایقی تصویر را با کیفیت بالا نگاه کنید. جزییات پریشانی شاگردان سقراط را ببینید. اطمینان و آرامش سقراط را هم.

برخلاف بیشتر فیلسوفان یونانی قبل از سقراط که بر «شناخت جهان» متمرکز بودند، او بر «شناخت انسان» تکیه داشت. جمله معروف او که «خودت را بشناس» را زیاد شنیده‌ایم. حتی شاید بیشتر آنرا یک پند روانشناسی بدانیم.

دنیای نمایش‌های تکه تکه مجازی

در دنیای پرصدای امروز، بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، تعریف ما از خودمان با آنچه از خود نمایش می‌دهیم همبستگی دارد. چون بخشی از خود ما آن چیزی است که دیگران درباره ما می‌اندیشند.

ما هر روز با نمایش جزییات افکار و تجربه‌هایمان در شبکه‌های اجتماعی، تصور دیگران را از واقعیت خودمان شکل می‌دهیم. بازخورد دیگران را دریافت می‌کنیم و در یک چرخه مدام تعامل آنلاین، شناخت ما از خودمان شکل می‌گیرد. اینجاست که پرسش‌های عجیب و سختی ذهن ما را دگیر می‌کنند:

آیا تصویر ناقص و کادربندی شده از زندگی ما که دیگران می‌بینند، شناخت ما را از خود از واقعیت دور نمی‌کند؟

چرا گاهی حس خالی بودن داریم، گاهی مثل یک خودشیفته واقعی فکر می‌کنیم؟

چرا گاهی عدم اعتماد به نفس داریم گاهی توهم دانای کل بودن؟

آیا این‌ها تناقضاتی نیستند که در نمایش تکه تکه رسانه‌های اجتماعی بر ذهن ما تحمیل می‌شوند؟

شادی و آرامش یا رنج و اضطراب روزانه ما چقدر به این تصاویر تکه تکه بستگی دارد؟

برای موفق بودن در یک دنیای خالی از واقعیت و پر از مجاز چه می‌توانیم بکنیم؟

اصلا ذات واقعیت چیست؟ نسبتی با حقیقت دارد؟ راهی برای شناختن آن بلدیم؟

مواجه ما با واقعیتی که می‌دانیم مجازی است، چگونه باید باشد؟

مبدا اندیشه سقراطی؛ پرسیدن و نه پاسخ دادن

فهرست سئوالات درباره پرسش از واقعیت و مجاز را می‌توان مرتبا گسترش داد. شاید برخی از آنها پرسش‌های عمیق یا حتی مبهمی باشد که سال‌ها ذهن فیلسوفان و متفکران را به خود مشغول کرده‌اند. شاید هنوز بسیاری از آنها پاسخ مشخصی نداشته باشند. ولی زندگی در دنیای نمایش‌های تکه تکه، ما را برای رویارویی با این سئوالات سخت به چالش می‌کشد.

سقراط فیلسوفی بود که بین مردمش احترام زیادی برانگیخته بود. احترامی که فقط به خاطر سابقه افتخارآمیز در میدان جنگ، یا بی‌اعتنایی به مظاهر دنیا نبود. احترام اصلی مردم به سقراط از فروتنی او در دانایی و حکمت ناشی می‌شد. پایه اصلی فلسفه سقراط اعتراف به جهل خویشتن بود. معروف است که می‌گفت «می‌دانم که نمی‌دانم». هنر اصلی سقراط پرسیدن بود نه پاسخ دادن.

روی تصویر بالا کلیک کنید. فایل تصویر نقاشی مرگ سقراط را با جزییات ببینید. دقایقی بر همه بخش‌های تصویر تابلوی نقاشی مرگ سقراط تمرکز کنید. به شناخت خود، تصویر خود و واقعیت دنیای تصاویر تکه تکه فکر کنید. پرسیدن مبدا اندیشه سقراطی است.

منتظر نظرات شما در انتهای این صفحه هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Begin typing your search term above and press enter to search. Press ESC to cancel.

Back To Top